بودنت حال زندگيمو و خوب میکنه
در من کسی باز یاد تو افتاد.
یاد تویی که ندیدمت هرگز.....
تویی که درست وسط رویاهام ، روی هلال ماه نشستی و دامن چین دار و قرمزت از گوشه ی ماه آویزون شده......
تویی که داری لبخند میزنی و من از این سوی کهکشان دلتنگت میشم.....
از اینجاکه هستم تا اونجا که هستی وجب به وجب دلتنگم.
دلتنگ تویی که هرروز دوست داشتنت و تکرار میکنم و دوست داشتنت حتی تو لحظه های نبودنت همدم لحظه هامه!
تویی که هرشب و هر شب آرزو میکنم تو رو....
تویی که از نبودنت اینهمه بی تابم، که از هجوم خیالت هرشب نمیبرد خوابم....
کوچک رویایی من، فکر میکنم تو انقدر مهربونی و شیرین که توپ های کوچیک بازی، عروسک های موطلایی و همه ی شعرهای کودکانه از نبودنت رنج میبرند.و چطور میشه من بی تو دلم نگیره؟
تو که تصور انعکاس لهجه شیرین بچه گونه ات هر لحظه زیر سقف آرزوهام میپیچه.عزیز ترین من بدون تو همونی که بودنت حال زندگیمو و خوب میکنه، دنیای من لمس خنده هاته.....
خدایا خنده هاشو به من هدیه کن