شروع وبلاگشروع وبلاگ، تا این لحظه: 8 سال و 5 ماه و 19 روز سن داره

کوچولوی آرزوهام

فرشته بی بال من

آسمون خدا خیلی بزرگه.....خیلی بزرگ تر از زمینی که توش زندگی میکنم.....جایی که تو زندگی میکنی پر از عطر فرشته هاست.....آسمون خدا پر از فرشته است.....تو یه فرشته داری.....یه فرشته ی آبی.....مث دریا دلش بزرگه.....مث آسمون مهربونه.....دوتا بال سفید داره......لباس آبی تنشه.....چشامو میدوزم به آسمون.....نه اون آسمونی که سقف زمینه....اون آسمونی که تو توش نفس میکشی.....آسمونی که همیشه آبی میمونه.....همیشه روشنه.....آسمونی که شب نداره.....که دلش نمی گیره هیچ وقت......آسمونی که پر از فرشته ست.....فرشته ی آبی پوش تو رو پیدا میکنم.....روی بال سمت راستش یه فرشته کوچولو نشسته....داره لبخند میزنه......از صورتش نور میچکه......معصومانه چشم میدوزه به زمین.......
3 ارديبهشت 1395

لیله الرغائب

شب آرزوها..... هرچی آرزوی خوبه مال تو.... من فقط امن یجیب می خوانم.....به امید اجابت و سلامتی هر آنکه سلامتی اش در گرو تقدیر است.....و میدانم که دعا آنقدر قدرتمند است که بتواند تقدیر مقدر را برگرداند..... و دعا میکنم برای سلامتی آخرین منجی عالم بشریت..... و دعا میکنم برای سلامتی همه و همه و همه..... و دعا میکنم برای تو..... برای خود تو.....که در آسمان امشب میان هزاران ستاره می درخشی ....ماه من.....
27 فروردين 1395

سلام

مینویسم سلام....تو بخوان دلم هوایت را کرده فرشته ی صورتی من..... مینویسم سلام.....تو بخوان عطر نفس هایت در هوایم میبارد بی آنکه از حوالی من گذر کرده باشی.... مینویسم سلام.....تو بخوان دلم یک زندگی بی پابان با تو را میخواهد...... مینویسم سلام.....تو بخوان.....خیلی دوستت دارم....خیلی زیاد.... سلام....
26 فروردين 1395